شیرزاد ناراحت بود که خاتون میگفت طلاقم بده برای همین پیش دوستش رفت و گفت شراب بده و مست کرد و رفت پیش خاتون و مجبورش کرد بهش بگه عاشقشه و نگفت برای همین بزور بهش تجاوز کرد .
شیرزاد ناراحت بود که خاتون میگفت طلاقم بده برای همین پیش دوستش رفت و گفت شراب بده و مست کرد و رفت پیش خاتون و مجبورش کرد بهش بگه عاشقشه و نگفت برای همین بزور بهش تجاوز کرد .