این قطعه مربوط به مراسم مناجات شب دهم ماه رمضان در سال 1403 مى باشد كه در حرم امام رضا (علیه‌السّلام) اجرا شده است. براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، می‌توانید به پايگاه اطلاع‌رسانی فطرس مراجعه نمایید. متن شعر: بانوی صبح هستی و خورشید دیگری خاتون آب هستی و پاک و مطهّری آری! به انتخاب خدا و گواه او تنها تویی که لایق عشق پیمبری در دامن تو مادر عالم، بزرگ شد شایسته از مقام تو شد شأن مادری گرد و غبار راه تو، معراج جبرئیل تفسیر واژه‌واژه‌ی آیات کوثری بانو! شنیده‌ام که وخیم است حال تو در کنج خانه گشته‌ای از غصّه، بستری گرچه کتاب زندگی‌ات رو به آخر است شأن عیادت از تو، مقام پیمبر است وقتش شده که دختر خود را صدا کنی بر روی نازدانه‌ات آغوش وا کنی وقتش شده که شانه به گیسوی او زنی با یک‌دو بوسه، درد دلش را دوا کنی باید دو گوشواره‌ی خود را به او دهی تا هدیه‌ی عروسی او را ادا کنی چیزی به عمر خود ز پیمبر نخواستی وقتش شده از او، طلب یک عبا کنی از عرش، پنج‌تا کفن آمد برای تو خوب است اولّین‌کفنش را سوا کنی رفتی و داغ تو به دلش، کوه غم گذاشت غصّه شروع شد که دگر مادری نداشت مادر نداشت،