لیندزی رفت کشور مهربون ژاپم و عاشق مردم اونجا بود و توی یه مدرسه خیلی خوب اونجا استخدام شد. لیندزی با فرهنگ مردم ژاپن خیلی خوب کنار اومده بود. یه روز که سوار قطار بود با یه مردی آشنا شد که مسیر زندگی لیندزی رو تغییر داد... . مرسی از همه دوستام که حمایتم میکنن. اگه بتونین من رو به دوستاتون معرفی کنین که واویلا میشه و منم هی وای میشم و قدرت میگیرم برای ادامه. آدرس کانال جدید یوتوبم: توی اینستاگرام هم میتونیم خیلی صمیمی تر در ارتباط باشیم.