موضوع: عجایب دندانپزشکی از عجایب دندانپزشکی او از فریمان آمده بود با هزاران آرزو و با هزاران درد . او به هر جا که مراجعه کرده بود، متاسفانه جوابی نگرفته بود و انگار درمان دردهای او لاعلاج شده بود. بالاخره او را به آسایشگاه دندانپزشکی معلولین معرفی کرده بودند. آنها با هزاران امید آمده بودند ولی هر کاری که کردند از ماشین پیاده نشد. یکی از دندانپزشکان مهربان بنام سرکار خانم دکتر ابراهیمی که چند صباحی است، در این کلینیک به صورت افتخاری مشغول به کار می باشند با مهربانی و ترفند های خاص او را در ماشین معاینه کردند ، ولی با همان حال باز از ماشین پیاده نمی شد تلاش بر این بود که برایش کاری بشود و این بود که در ماشین دندانهای شکسته ای که ریشه های آنها در لثه های او جا خوش کرده بودند را از از دهان او خارج کنند، اما با مهربانی هایی که از سوی کادر دندانپزشکی دید و با کمک برادر و دامادش بر ارابه آهنین که دوست همیشه معلولین عزیز بوده است و می باشد او را نشانیدند و به داخل کلینیک آوردند مشکل دوباره شروع شد و اصلاً همکاری نمی کرد ، با چندین نفر از همکاران و کمک همراهان او بالاخره دهان باز شد و