گلهای تازه ۱۶۶ دستگاه شور گلهای شجریان (۸۷) خواننده: محمدرضا شجریان تنظیم و سنتور: فرامرز پایور ویولن:رحمتالله بدیعی گوینده: آذر پژوهش غزل آواز: سعدی شعر تصنیف: سعدی و شهریار شبی مجنون به لیلی گفت، که ای محبوب بی همتا تو را عاشق شود پیدا، ولی مجنون نخواهد شد خدا را چون دل ریشم، قراری بسته با زلفت بفرما لعل نوشین را، که زودش با قرار آرد دلا دیشب چه میکردی، تو در کوی حبیب من الهی خون شوی ای دل، تو هم گشتی رقیب من شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج میفرستی و گر تیغ میزنی شهری به تیغ غمزهی خونخوار و لعل لب مجروح میکنی و نمک میپراکنی ما خوشهچین خرمن اصحاب دولتیم باری نگه کن ای که خداوند خرمنی گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من مهر از دلم چگونه توانی که بر کنی گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من مهر از دلم چگونه توانی که بر کنی این عشق را زوال نباشد به حکم آنک ما پاک دیدهایم و تو پاکیزه دامنی با مدّعی بگوی که ما خود شکستهایم محتاج نیست پنجه که با ما در افکنی شبی یاد و دارم که چشمت نخفت شنی